احساس تنهایی و انزوا می تواند نشانه های افسردگی باشد
بسیاری از ما ممکن است متوجه نشویم که افسردگی میتواند هسته اصلی احساس تنهاییمان باشد. افسردگی ما را از برداشتن گامهایی برای غلبه بر احساس تنهایی باز میدارد. اما هنگامی که افسردگی درمان شود یا نشانه های افسردگی رو بشناسیم، میتوان احساس تنهایی را برطرف و بر آن غلبه کرد. در یک نظرسنجی منتشر شده در ژانویه 2024 توسط انجمن روانپزشکی آمریکا، نشان داده شده است که از هر 3 نفر در آمریکا 1 نفر هر هفته و 10٪ هر روز، احساس تنهایی میکنند.
احساس تنهایی افراد را به شکلهای مختلفی تحت تاثیر قرار میدهد. افزایش سن، ناتوانی، بیماری، سوگ، فشارهای کاری، فقدان ارتباطات اجتماعی، کاهش شنوایی و … همه اینها میتوانند منجر به احساس تنهایی شوند. تنهایی فقط از نظر احساسی ما را تحت تاثیر قرار نمیدهد. بلکه انزوای اجتماعی به طور قابل توجهی خطر بیماری قلبی، سکته مغزی، مرگ زودرس و زوال عقل را در افراد افزایش میدهد.
تحقیقات نشان دادهاند انزوای اجتماعی به طور قابل توجهی خطر مرگ زودرس افراد را به هر دلیلی افزایش میدهد، خطری که ممکن است با سیگار کشیدن، چاقی و عدم تحرک فیزیکی رقابت کند. گفته میشود انزوای اجتماعی با حدود 50 درصد افزایش خطر زوال عقل همراه است. روابط اجتماعی ضعیف (که با انزوای اجتماعی یا تنهایی مشخص میشود) با 29 درصد افزایش خطر بیماری قلبی و 32 درصد افزایش خطر سکته همراه است. تنهایی با نرخ بالاتر افسردگی، اضطراب و خودکشی نیز مرتبط بوده است. تنهایی در میان بیماران نارسایی قلبی با افزایش تقریباً 4 برابری خطر مرگ، 68 درصد افزایش خطر بستری شدن در بیمارستان و 57 درصد افزایش خطر مراجعه به بخش اورژانس همراه بوده است.
در حالی که بسیاری از افرادی که فاقد روابط اجتماعی هستند احساس تنهایی میکنند، تنها بودن لزوما باعث احساس تنهایی نمیشود. در واقع ما ممکن است افراد زیادی را بشناسیم، اما همچنان به شدت احساس تنهایی کنیم. نه سن و نه موقعیت زندگی فرد تعیین کننده احساس تنهایی نیست. جوانی که هرگز رابطه عاشقانه نداشته است، ممکن است احساس تنهایی کند اما یک فرد متاهل هم ممکن است در رابطه خود احساس تنهایی کند.
انزوای اجتماعی و احساس تنهایی با هم مرتبط هستند، اما یکی نیستند. انزوای اجتماعی به طور عینی داشتن روابط اجتماعی و نقشهای اجتماعی محدود، عضویت در گروههای اجتماعی کم و تعامل اجتماعی نادر است. از سوی دیگر، احساس تنهایی یک حالت درونی و ذهنی است. احساس تنهایی تجربه ناراحت کنندهای است که از انزوای ادراک شده یا وجود فاصلهای برآورده نشده میان آن چیزی است که فرد ترجیح میدهد تجربه کند و آن چیزی که اکنون تجربه میکند، ناشی میشود.
سطح ارتباطات اجتماعی یک فرد صرفاً با تعداد روابط نزدیک او تعیین نمیشود. سه جزء حیاتی ارتباط اجتماعی عبارت اند از:
ساختار، عملکرد و کیفیت.
- ساختار
تعداد روابط، تنوع روابط (به عنوان مثال، همکار، دوست، خانواده، همسایه)، و فراوانی تعامل با دیگران.
- عملکرد
میزانی که میتوان برای نیازهای مختلف به دیگران اعتماد کرد.
- کیفیت
میزانی که روابط و تعاملات با دیگران مثبت، مفید یا رضایتبخش است (در مقابل منفی،غیر مفید یا نامطلوب).
این سه جزء حیاتی ارتباط اجتماعی هر کدام برای سلامتی مهم هستند و ممکن است به طرق مختلف بر سلامت تأثیر بگذارند.
گفته میشود گسترش روابط اجتماعی اثرات بسیار چشمگیری بر کاهش احساس تنهایی ما دارد. اما اگر متوجه شویم که قادر به انجام کارهایی «درست» برای درمان احساس تنهایی نیستیم، چه؟ اگر نتوانیم برای قرار ناهار یا شام با دوستانتان، پیوستن به یک باشگاه کتابخوانی، ایجاد ارتباط بهتر با شریک زندگی خود، یا انجام هر کاری که متخصصان سلامت و روان برای غلبه بر تنهایی توصیه میکنند، انرژی بگذاریم چه؟ این احتمال وجود دارد که موضوع دیگری در کار باشد.
وقتی احساس تنهایی نشانه افسردگی است
همیشه دلایلی وجود دارد که میتوان برای توضیح احساس تنهایی به آنها اشاره کرد. در برخی از مراحل زندگی، هر یک از ما از دست دادن و سوگ را تجربه میکنیم – خواه از دست دادن یک عزیز، شغل، سلامتی یا حتی جامعهای که از آن مهاجرت کردهایم.
احساس غم و اندوه در طی تجربه فقدان و از دست دادن، امری طبیعی و اجتناب ناپذیر است. اما اگر بعد از دو یا سه هفته، خواب وخوراکتان به هم ریخته است، تحریکپذیرتر از حد معمول رفتار میکنید، نمیتوانید از رختخواب بیرون بیایید، کم انرژی شدهاید، نمیتوانید از چیزهایی که قبلاً از آن لذت میبردید لذت ببرید و یا از دوستان، خانواده یا همکاران خود دوری میکنید، این احتمال وجود دارد که شما نه تنها از احساس تنهایی، بلکه از افسردگی نیز رنج میبرید.
علائم افسردگی فرد به فرد متفاوت است، به شکلهای متعدد و متفاوتی بروز میکند ومجموعهای از علائم فیزیکی، شناختی و خلقی را شامل میشود. به طور معمول، فردی که افسرده است معتقد است که هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند به او کمک کند.
سخن پایانی
اما اگر شما هم احساس میکنید که در حال تجربه افسردگی هستید، توصیه ما به شما این است که نزد یک متخصص سلامت و روان بروید و نشانه های افسردگی بتوانیم پیدا کنیم. شاید خوب باشد رواندرمانی را با درمانگری که در درمان شناختی رفتاری (CBT) تخصص دارد، شروع کنید. اگر به نظر رسید که موثر نیست، با یک روانپزشک مشورت کنید، زیرا داروهای موجود برای درمان علائم افسردگی اغلب میتوانند به طور قابل توجهی موثر باشند، بدون اینکه عوارض جانبی داشته باشند.
نشانه آشکار افسردگی، شدت و فراوانی علائم افسردگی و ناتوانی فرد در «رهایی از آن» است. اگر علائمی که توضیح دادیم بر زندگی شما حاکم است، نشانههایی از افسردگی را تجربه میکنید. اگرچه ممکن است تجربه فقدان یا انزوای اجتماعی بخشی از تجربه افسردگی باشد، اما باید به آن پرداخت.
مداینفینیت را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
اینستاگرام | فیسبوک | ایکس | یوتیوب | لینکدین