مردان امروزه بیش از پیش با احساس تنهایی دستوپنجه نرم میکنند. این موضوع این سوال را برمیانگیزد که چه عواملی در افزایش این احساس تنهایی دخیل هستند؟ ما در این مقاله با تمرکز بر شرایط اجتماعی و فرهنگی حاکم و انتظاراتی که جامعه از مردان دارد، به بررسی عوامل تشدیدکننده احساس تنهایی مردان میپردازیم.
دلایل احساس تنهایی در مردان
کماهمیتی به ارتباطات اجتماعی
مردان معمولاً سرمایهگذاری کمتری بر روابط اجتماعی میکنند . آمارها نشان میدهند که مردان به نسبت زنان دوستهای صمیمی کمتری دارند و بسیاری از آنان هیچ دوست صمیمیای ندارند. احساس تنهایی به شدت وابسته به پیوندها و اتصالات عاطفی ما است. زمانی که ما نتوانیم اتصالات عاطفی کافی را با دیگران ایجاد کنیم، بهشدت مستعد احساس تنهایی خواهیم شد.
عدم صحبت از احساسات از عوامل احساس تنهایی در مردان
مردان نهتنها دوستهای اجتماعی کمتری دارند، بلکه در همین دوستیها نیز میل کمتری به ابراز احساسات نشان میدهند. مردان خیلی کم در رابطه با مشکلات و احساساتشان صحبت میکنند و این آنان را بیش از پیش مستعد احساس تنهایی میکند. صحبت از احساسات با دیگران میتواند به شنیده و پذیرفتهشدن ما کمک کند و از احساس تنهایی ما بکاهد. صحبت از احساسات همچنین با ایجاد همدلی بین ما و دیگران به ما نشان میدهد که دیگران ما را دوست دارند. مردان به دلایل مختلف کمتر از مشکلاتشان صحبت میکنند و این بهشدت به احساس تنهایی آنان میافزاید.
کلیشههای جنسیتی که مردان را به انزوا میبرد
مردان اغلب موجوداتی ماهیچهای و قوی شناخته میشوند که هیچ نیازی به دیگران ندارند. به مردان حق غمگینبودن، دلتنگبودن و گریهکردن داده نمیشود و اگر یک مرد این نشانهها را از خود بروز دهد فورا با واکنشهای منفی روبرو خواهد شد. در واقع وجود کلیشههایی مثل «مرد که گریه نمیکنه» بهشدت مردان را مستعد احساس تنهایی میکند.
کلیشههایی مانند «مردان احساساتی نیستند» و «مردان گریه نمیکنند» آنقدر آسیبرسان هستند که در شرایط تنهایی فشار قابل توجهی به آنها وارد میکند.
انتظارات جامعه
خیلی از انتظاراتی که جامعه از مردان دارد، مبتنی بر کلیشههای جنسیتی هستند. مردان معمولاً مسئول اصلی خانواده هستند و هرگونه مشکلی در خانواده به بیعرضگی آن مرد نسبت داده میشود. مردان معمولاً فشار اجتماعی زیادی برای حل مشکلات اقتصادی خانواده احساس میکنند و اگر از همسر خود کمک بخواهند، مردانگیشان زیر سوال میرود. در واقع جامعه از مردان انتظار دارد که هیچگونه نیازی به دیگران نداشته باشد و این میتواند آنان را بیشتر از پیش تنها کند.
در بعضی از موارد اجتماع انتظاراتی فراتر از مسائل مالی دارند؛ اینکه احساسات آنها کمتر اهمیت دارد از کلیشههای دیگری است که در جامعه میتواند به مردان به خصوص مردان مجرد آسیب وارد کند.
تاثیر تنهایی روی سلامت روان مردان:
تنهایی در مردان به صورت خاموش روی سلامت روان آنها اثر میگذارد. افسردگی و اضطراب از اختلالاتی است که ممکن است هر مردی در تجربه تنهایی بلندمدت تجربه کند. بعضی از آنها ممکن است با افکار از بین بردن خود سروکله بزنند. این افکار محدود به سن و سال خاصی نیست و مردان جوان تا بزرگسالان ممکن است با این افکار مواجه شوند.
افسردگی
تنهایی دقیقا مثل محرک افسردگی عمل میکند. آنها حس ناراحتی عمیقی را تجربه میکنند. افسردگی روی تمام جنبههای زندگی آنها اثر میگذارد. انزوای مردان میتواند به آنها حس بیارزشی و ناامیدی را به همراه داشته باشید. درمان تخصصی از طریق روانپزشکی و رواندرمانی میتواند در شرایطی که مردان تنها افسردگی را تجربه میکنند، به آنها کمک قابل توجهی کند.
اضطراب
تنهایی در بلند مدت ممکن است باعث اضطراب شود. مردان از ترس تنها ماندن برای همیشه با این افسردگی روبروم میشوند. تفکر مضطرب در آنها نقش میبندد. در چنین شرایطی پیشنهاد میشود که از درمانگر و مشاور کمک بگیرید. حمایت در چنین شرایطی میتواند نتایج مثبتی رو اضطراب داشته باشد.
از بینبردن خود
دردی که مردان تنها تجربه میکنند ممکن است به افکار مربوط به از بینبردن خود ختم شود. در چنین شرایطی لازم است به صورت اضطراری عمل کرد و در قدم اول با شمارههای اضطراری برای گرفتن کمک تماس گرفت. در چنین شرایطی که فرد به از بین بردن خود فکر میکنند با کمک درمانگر نمیتوانند بهبود پیدا کنند.
سخن نهایی
ما در این مقاله به معرفی مهمترین عوامل احساس تنهایی در مردان پرداختیم. کماهمیتی به روابط اجتماعی، کلیشههای جنسیتی، انتظارات جامعه و عدم ابراز احساسات از مهمترین عوامل احساس تنهایی مردان هستند.
مداینفینیت را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
اینستاگرام | فیسبوک | ایکس | یوتیوب | لینکدین