افسردگی در زنان شایع‌تر است، چرا؟

افسردگی در زنان

آمارها نشان میدهند که افسردگی در زنان رایجتر است. این موضوع خیلیها را با این سؤال روبرو میکند که چه عواملی باعث این تفاوت میشوند؟ ما در این مقاله به بررسی دلایل احتمالی این موضوع میپردازیم

 

آمارها میگویند که افسردگی در بین خانمها تقریباً ۱.۵ تا ۳ برابر آقایان است‌. در پژوهشی ۱۹۶۳۹ فرد بررسی شدندنتایج نشان دادند که احتمال اینکه آقایان به افسردگی دچار شوند ۶۳ درصد کمتر از این است که خانمها به افسردگی دچار شوند. تحقیقات مختلف دیگری هم هستند که آمارهای متفاوتی را نشان میدهند. اما چیزی که تقریباً در آنها مشترک است بالاتر بودن آمار افسردگی در بین خانمهاست

 

حالا برویم دلایل این موضوع را یکییکی بررسی کنیم:

 

 تفاوتهای هورمونی

 تفاوتهای هورمونی که بین خانمها و آقایان وجود دارد میتواند یکی از عوامل تاثیرگذار باشد. خانمها نسبت به آقایان این نوسانات هورمونی را بیشتر تجربه میکنند و این هورمونها با تاثیر بر انتقالدهندههای شیمیایی مختلف میتوانند در افزایش میزان افسردگی در خانمها همراه باشند. یک احتمال دیگر هم این است که تفاوتهای ژنتیک بین خانمها و آقایان آنان را بیشتر مستعد افسردگی کند‌.

ترشح هورمون‌های تولید مثل مانند استروژن، تستوسترون و پروژسترون می‌توانند تاثیر زیادی بر سلامت روان زنان داشته باشند. به همین دلیل است که افسردگی در زنان حین و پس از بارداری شایع است.

 

 سبکهای سازگاری

 یکی دیگر از احتمالاتی که مطرح میشود این است که روش سازگاری خانمها با مشکلات هیجانمحور است درصورتیکه روش سازگاری آقایان بیشتر راهحل محور است. این موضوع خانمها را در معرض نشخوار فکری بیشتر قرار میدهد و میتواند در افسردگی آنها تاثیرگذار باشند.

 

به همین دلیل نشخوار فکری است که ممکن است از آنچه اهمیت دارد گاهی دور بمانند. در تله گذشته گیر کردن یکی دیگر از مواردی است که به دلیل نشخوار فکری بیشتر در زنان رخ می‌دهد.

 

فشارهای اجتماعی

 زنها معمولاً در اجتماع سختیهای زیادی را متحمل میشوند. چه به عنوان یک همسر یا مادر در خانه و چه به عنوان یک کارمند در یک اداره، زنها معمولاً با تبعیضهای مختلف روبرو هستند. برایمثال بار خانهداری و تربیت فرزند خیلی اوقات بر دوش خانمها است. در محیطهای کاری هم معمولاً تلاشهای زنها کمتر دیده میشود و درزمینه پرداخت حقوق آنها خیلی تبعیض وجود دارد. این تبعیضهای جنسیتی میتوانند درنهایت زنها را مستعد افسردگی کنند

به همین دلیل در سراسر دنیا تلاش‌هایی برای برابری حقوق زنان در جریان است. همچنین آگاهی‌رسانی‌های گسترده‌ای از طریق جنبش‌هایی در مورد چالش‌های زنان صورت گرفته است تا چالش‌های اجتماعی آنها بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

 

کلیشههای فرهنگی

 درادامه مورد قبل باید بگوییم که تقریباً در همه فرهنگها باورها و کلیشههای مختلفی در رابطه با خانمها وجود دارند و این میتواند آنان را خیلی بیشتر مستعد افسردگی کند. در خیلی از فرهنگها همیشه به زنها به عنوان یک موجود دستدوم نگاه میشده و به عنوان یک انسان دیده نمیشدند. این کلیشهها میتوانند فشار زیادی را بر خانمها وارد کنند و آمار افسردگی در زنان را بالا ببرند.

این کلیشه‌های فرهنگی چنان تاثیری روی زنان گذاشته که جلوی آزادی آنها را گرفته است. زنان در جوامعی که تعداد آنها هر روز رو به کاهش است، کمتر می‌توانند جایگاهی که مدنظرشان را بدست آورند. 

 

تفاوتهای تشخیصی

 یکی دیگر از احتمالاتی که ذکر میشود این است که اصلاً شاید تفاوتی بین آقایان و خانمها در تجربه افسردگی نباشد و دلیل بالاتر بودن آمار این باشد که خانمها بیشتر به روانشناس  و روانپزشک مراجعه میکنند و راحتتر درخواست کمک میکنند. خانمها به نسبت مردها همچنین ممکن است راحتتر علائمشان را در میان بگذارند. یک مورد دیگر هم این میتواند باشد که روانشناسها و روانپزشکها علائمی مثل پرخاشگری و خشم را در آقایان نشانه اختلال به حساب نیاورند ولی با دیدن آن ها در خانمها فورا آنان را علامت اختلال به حساب بیاورند. درمجموع این دسته از احتمالات میگویند که شاید این تفاوت در آمارها ناشی از تفاوت در تشخیصگذاری متخصصین باشد

با انگ‌زدایی بیشتر در مورد رواندرمانی میان آقایان و افزایش آمار مراجعه آنها به درمانگران، شاید چنین آمارهایی ملموس‌تر شوند.

 

سخن نهایی

 درنهایت و برای جمعبندی باید بگوییم که افسردگی در زنان یک اختلال پیچیده است و برخواسته از یک یا دو عامل نیست. بلکه عوامل بیشماری میتوانند در آن نقش داشته باشند. به همین خاطر نمیشود اختلاف در میزان افسردگی خانمها را صرفا با اتکا به یک عامل تبیین کرد و باید یک نگاه همهجانبه و چندعاملی داشت.

 

مداینفینیت را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

اینستاگرام | فیسبوک | ایکس | یوتیوب | لینکدین

به اشتراک بگذارید

مطالب بیشتر

عضویت در مجله سلامت