طرحواره چیست؟ + معنی طرحواره در روانشناسی و انواع آن

طرحواره چیست

طرحواره یا Schema یکی از بنیادی‌ترین مفاهیم روان‌شناسی شناختی است؛ مفهومی که توضیح می‌دهد چرا برخی احساس‌ها، واکنش‌ها و الگوهای رفتاری ما تکراری و ایستا هستند؛ چرا در روابط شبیه به هم گیر می‌افتیم، چرا برخی شرایط ما را به‌شدت حساس می‌کند، و چرا گاهی احساسی سراغمان می‌آید که «انگار این لحظه را قبلاً زندگی کرده‌ام».
این الگوهای پنهان همان چیزی هستند که در روانشناسی به آن‌ها طرحواره گفته می‌شود.
اصطلاح طرحواره را نخستین‌بار جفری یانگ در چارچوب «طرحواره‌درمانی» معرفی کرد؛ رویکردی که امروزه یکی از معتبرترین روش‌های درمانی برای مشکلات رابطه‌ای، الگوهای تکرارشونده، مشکلات هیجانی و حتی اختلالات شخصیت است.

معنی طرحواره در روانشناسی

در روانشناسی، طرحواره به معنای یک الگوی ذهنی عمیق، هیجانی و پایدار است که از دوران کودکی شکل می‌گیرد و بر نحوه تفسیر ما از جهان اثر می‌گذارد.
طرحواره‌ها تعیین می‌کنند:

  • خودمان را چگونه ببینیم
  • دیگران را چطور ارزیابی کنیم
  • از روابط چه انتظاری داشته باشیم
  • دنیا را امن بدانیم یا تهدیدکننده
  • هیجانات خود را چگونه ابراز کنیم
به زبان ساده:
طرحواره مثل یک عینک نامرئی است که دنیا را از پشت آن می‌بینیم؛ حتی اگر واقعیت بیرونی کاملاً متفاوت باشد.

طرحواره‌ها به این دلیل قدرتمند هستند که در سال‌هایی شکل می‌گیرند که مغز و روان ما در حال ساختن «تصویر بنیادین از جهان» است. اگر در این سال‌ها نیازهای هیجانی مهم کودک، مثل محبت، ثبات، امنیت، آزادی بیان هیجان، تشویق به رشد و مرزبندی سالم، برآورده نشوند، ذهن کودک به اجبار «نقشه‌ای ناقص» می‌سازد.
این نقشه همان طرحواره ناسازگار است.

انواع طرحواره‌ها

یانگ ۱۸ طرحواره ناسازگار را معرفی کرده و آن‌ها را در ۵ حوزه اصلی قرار داده است.
در این بخش، هر طرحواره را به صورت توضیحی همراه با مثال واقعی بررسی می‌کنیم.

 

حوزه اول: قطع ارتباط و طرد

(احساس اینکه دنیا جای امنی نیست و نمی‌توان روی دیگران حساب کرد)

طرحواره قطع ارتباط و طرد

طرحواره رهاشدگی:

فرد دائماً نگرانی از ترک شدن دارد. مثلاً وقتی طرف مقابل دیر پیام می‌دهد، فکر می‌کند «حتماً دیگه من رو نمی‌خواد.»

طرحواره بی‌اعتمادی:

فرد معتقد است دیگران قصد آسیب یا سوءاستفاده دارند. اگر کسی محبت کند، به او شک می‌کند.

طرحواره محرومیت هیجانی:

احساس دائمی که «کسی مرا نمی‌فهمد و نمی‌تواند به نیازهای عاطفی‌ام پاسخ دهد.

طرحواره نقص/شرم:

فرد باور دارد «من دوست‌داشتنی نیستم» و نقاط ضعف خود را «فاجعه‌بار» می‌بیند.

طرحواره انزوای اجتماعی:

فرد احساس می‌کند با دیگران فرق دارد و به هیچ جمعی تعلق ندارد.

بخوانید:    بیماری اسکیزوفرنی چیست

 

حوزه دوم: خودگردانی و عملکرد مختل

طرحواره خودگردانی و عملکرد مختل

طرحواره وابستگی:

فرد فکر می‌کند بدون کمک دیگران از پس هیچ کاری برنمی‌آید. حتی برای تصمیم‌های کوچک دنبال تأیید است.

طرحواره آسیب‌پذیری:

نگرانی شدید از بیماری، تصادف، ورشکستگی یا فاجعه‌های ناگهانی.

طرحواره درهم‌تنیدگی:

هویت فرد آن‌قدر با یکی از والدین گره خورده که بدون نظر او نمی‌تواند تصمیم بگیرد.

طرحواره شکست:

فرد از قبل باور دارد که در هر کاری شکست می‌خورد و حتی وارد چالش‌ها نمی‌شود.

 

حوزه سوم: محدودیت‌های مختل

طرحواره استحقاق:

احساس «خاص بودن» و انتظار داشتن امتیازهای ویژه. مثل کسی که حاضر نیست در صف بایستد چون «وقتش ارزشمندتر» است.

طرحواره خویشتن‌داری ناکافی:

ناتوانی در کنترل تکانه‌ها، تحمل پایین در برابر ناکامی و شروع و رها کردن کارها.

 

حوزه چهارم: دیگرجهت‌مندی

انواع طرحواره

طرحواره اطاعت:

فرد همیشه نیازهای خود را سرکوب می‌کند تا «دیگران ناراحت نشوند.

طرحواره ایثار:

توجه وسواسی و فداکارانه به نیازهای دیگران همراه با احساس گناه شدید هنگام توجه به خود.

طرحواره تأییدطلبی:

وابستگی شدید به نظر دیگران؛ مثلا فردی را تصور کنید که وقتی با همکارانش حرف می‌زند، بعد از پایان گفت‌وگو بارها در ذهنش آن مرور می‌کند که آیا حرف اشتباهی زدم؟ یا نکند از من ناراحت شدند؟ و اگر پیامش در واتس‌اپ یا جلسه جواب فوری نگیرد، فکر می‌کند طرف مقابل از او رنجیده یا کارش اشتباه بوده.»

 

حوزه پنجم: گوش‌به‌زنگی بیش از حد و بازداری

طرحواره منفی‌گرایی:

تمرکز شدید بر اتفاق‌های بد و پیش‌بینی دائمی بهترین نتیجه.

طرحواره معیارهای سخت‌گیرانه / کمال‌گرایی:

این باور که «باید کامل باشم، وگرنه ارزش ندارم.

طرحواره بازداری هیجانی:

ناتوانی در ابراز احساسات؛ فرد نمی‌تواند ناراحتی، نیاز یا خشم را نشان دهد.

طرحواره تنبیه‌گری:

خودسرزنشی شدید و نداشتن بخشش نسبت به خطاهای خود و دیگران.

در بررسی طرحواره‌ها لازم است به این نکته توجه کنیم که هیچ‌کدام از این الگوها نشان‌دهنده نقص شخصیتی یا «برچسب» ثابت نیستند. طرحواره‌ها صرفاً توضیح می‌دهند که تجربه‌های اولیه زندگی چگونه بر ادراک ما از خود، دیگران و جهان اثر گذاشته‌اند. هدف از شناخت طرحواره‌ها قضاوت یا دسته‌بندی افراد نیست، بلکه ایجاد بینشی دقیق‌تر برای شروع تغییرهای درمانی است. در رویکردهای علمی مانند طرحواره‌درمانی، درمانگر کمک می‌کند فرد بدون سرزنش یا خودانتقادی، این الگوها را بشناسد و آن‌ها را به‌تدریج به شکل سالم‌تری بازسازی کند. البته یادآوری این نکته ضروری است که تشخیص دقیق نوع طرحواره و تعیین مسیر درمان باید حتماً توسط روان‌درمانگر متخصص انجام شود، زیرا ارزیابی دقیق نیازمند تحلیل حرفه‌ای و فردمحور است.

آیا تغییر طرحواره‌ها ممکن است؟

باور غلطی وجود دارد که «طرحواره‌ها تغییر نمی‌کنند».
اما پژوهش‌های گسترده در طرحواره‌درمانی نشان می‌دهد:
طرحواره‌ها قابل اصلاح هستند، اما نیاز به یک فرآیند آگاهانه و تخصصی دارند.

تغییر طرحواره معمولاً این موارد با اتفاق می‌افتد.:

  • آگاهی از طرحواره
  • بررسی ریشه آن در کودکی
  • کار روی هیجانات
  • بازسازی شناختی
  • تجربه‌های اصلاحی
  • تغییر سبک‌های رفتاری

بنابراین، طرحواره تقدیر قطعی نیست؛ الگویی است که با تلاش و درمان مناسب می‌توان آن را بازنویسی کرد.

طرحواره‌درمانی چیست؟

طرحواره‌درمانی رویکردی علمی و عمیق است که توسط جفری یانگ شکل گرفت و هدف آن کمک به افرادی‌ست که سال‌ها با الگوهای هیجانی و رفتاری تکراری دست‌وپنجه نرم کرده‌اند؛ الگوهایی که ریشه آن‌ها در طرحواره‌های ناسازگار کودکی قرار دارد. در این روش، درمانگر ابتدا به فرد کمک می‌کند تا طرحواره‌های فعال زندگی خود را بشناسد و بفهمد این الگوها چگونه از تجربه‌های اولیه، مانند کمبود محبت، بی‌ثباتی، کنترل‌گری یا انتقاد شدید—به وجود آمده‌اند. سپس با ایجاد یک رابطه درمانی امن و حمایت‌گر، فرصت تجربه هیجانی جدیدی فراهم می‌شود؛ تجربه‌ای که بتواند بخش‌هایی از کودک درون فرد را که سال‌ها نادیده گرفته یا آسیب دیده‌اند، دیده و آرام کند.
در این فرآیند، درمانگر از تکنیک‌های مختلفی استفاده می‌کند؛ از گفت‌وگو و تصویرسازی گرفته تا روش‌هایی مانند صندلی‌درمانی که کمک می‌کند فرد با بخش‌های درونی خود ارتباط برقرار کند. هم‌زمان، باورهای عمیقی که در طرحواره ریشه دارند مورد بررسی قرار می‌گیرند و فرد یاد می‌گیرد چگونه این افکار سختگیرانه یا تحریف‌شده را بازسازی کند و جای آن‌ها را به باورهای واقع‌بینانه‌تر بدهد. در کنار این کارها، تغییر رفتار نیز اهمیت زیادی دارد؛ یعنی فرد تمرین می‌کند به جای تکرار واکنش‌های قدیمی و ناسازگار، به‌تدریج رفتارهای سالم‌تر و انتخاب‌های بالغانه‌تری داشته باشد.
به‌طور کلی، طرحواره‌درمانی فرایندی است که با ترکیب اصلاح شناختی، تجربه هیجانی و تغییر رفتاری، کمک می‌کند فرد از اسارت طرحواره‌های دوران کودکی رها شود و رابطه‌ای سالم‌تر با خود و دیگران بسازد.

طرح واره چیست

طرحواره چطور به وجود می‌آید؟

طرحواره‌ها بر اساس تجربه‌های سال‌های ابتدایی زندگی شکل می‌گیرند.
وقتی کودک محبت، امنیت، ثبات یا فرصت ابراز احساسات را دریافت نکند، ذهن او برای محافظت از خودش «نتیجه‌ای قطعی» می‌سازد. این نتیجه همان طرحواره است.
برای مثال:
کودکی که بارها نادیده گرفته شده، بعدها یاد می‌گیرد «هیچ‌کس برای نیازهای من نیست.»
کودک دیگری که والدش غیرقابل پیش‌بینی بوده، باور می‌کند «آدم‌ها پایدار نیستند.»
این طرحواره‌ها ممکن است با کوچک‌ترین شباهت در روابط بزرگسالی فعال شوند،حتی اگر واقعیت متفاوت باشد.

طرحواره‌ها نقشه‌های عمیق ذهنی هستند که تعیین می‌کنند چگونه دنیا و روابط را می‌فهمیم. آن‌ها در کودکی شکل می‌گیرند و اگر ناسازگار باشند، می‌توانند سال‌ها رفتار و احساسات ما را هدایت کنند.
شناخت طرحواره‌ها اولین قدم برای خودآگاهی است، اما تشخیص و درمان دقیق آن‌ها باید توسط روان‌درمانگر متخصص انجام شود.اگر دوست دارید طرحواره‌های خود را بهتر بشناسید و آن‌ها را اصلاح کنید، ما در مداینفینیت درمانگرانی داریم که با رویکرد طرحواره‌درمانی به شما کمک می‌کنند الگوهای هیجانی و رفتاری ناسازگار را شناسایی کنید، ریشه‌هایشان را بفهمید و به‌تدریج آن‌ها را با الگوهای سالم‌تر جایگزین کنید. برای ارتباط با روانشناس ایرانی در کانادا و بقیه کشور  ها با ما تماس بگیرید.

سؤالات متداول درباهر طرحواره

آیا می‌توان طرحواره‌ها را تغییر داد؟
بله، طرحواره‌ها قابل تغییرند. اما تغییر آنها نیازمند درمان تخصصی، آگاهی، تمرین، اصلاح سبک‌های مقابله‌ای و ساختن تجربه‌های هیجانی سالم است.
طرحواره‌درمانی مؤثرترین روش اصلاح طرحواره‌هاست.

تفاوت طرحواره با باور ذهنی چیست؟

  • طرحواره عمیق‌تر و هیجانی‌تر است.
  • طرحواره از کودکی شکل می‌گیرد؛ باور در هر سنی ممکن است شکل بگیرد.
  • طرحواره بخشی از «هسته شخصیت» است؛ باور قابل اصلاح‌تر است.
  • تغییر طرحواره سخت‌تر و نیازمند درمان جدی‌تر است.

طرحواره‌درمانی چیست و چگونه انجام می‌شود؟
طرحواره‌درمانی روشی است که به فرد کمک می‌کند ریشه الگوهای هیجانی و رفتاری تکراری‌اش را در تجربه‌های اولیه زندگی پیدا کند و آن‌ها را تغییر دهد. در این رویکرد، درمانگر ابتدا طرحواره‌ها را شناسایی می‌کند، سپس با ایجاد یک رابطه امن و استفاده از تکنیک‌های هیجانی و شناختی، به فرد کمک می‌کند باورهای قدیمی و آسیب‌زا را بازنویسی کند. به‌تدریج، فرد یاد می‌گیرد به جای واکنش‌های قدیمی، رفتارهای سالم‌تر و سازگارانه‌تری را انتخاب کند.

آیا همه افراد طرحواره دارند؟
بله.
همه انسان‌ها طرحواره دارند، اما شدت و تأثیر آن‌ها متفاوت است. داشتن طرحواره بیماری نیست؛ تنها وقتی مشکل‌ساز می‌شود که طرحواره ناسازگار و شدید باشد.

به اشتراک بگذارید

مطالب بیشتر

عضویت در مجله سلامت