مقدمه
دنیای روابط امروزی به سرعت در حال تغییر است. بسیاری از افراد دیگر به سنتهای قدیمی پایبند نیستند و به دنبال راههایی جدید برای تجربه صمیمیت و ارتباطات انسانی هستند. یکی از مدلهای رایج در این میان، Friends With Benefits (FWB) یا “دوستان با مزایا” یا همان روابط بدون تعهد است. این نوع رابطه، ترکیبی از دوستی و رابطهی جنسی بدون تعهد عاشقانه است که برخی آن را جذاب و بیدردسر میدانند، در حالی که دیگران آن را پر از چالشهای عاطفی میبینند. اما آیا واقعاً FWB یک انتخاب مناسب است؟
با یک نگاه به جامعه، جوانان و روابط آنها، متوجه میشویم که رویکرد بسیاری از افراد نسبت به رابطه عاشقانه و یا آشناییهای قبل از رابطه کمی متفاوت با قبل شده است، آشناییهای تدریجی و مرحله به مرحله کمکم در حال رنگ باختن اند. روابط دچار پیچیدگیهای جدیدی شدهاند و به نظر می رسد که تعدادی از جوانان ترجیج میدهند صرفا با هم وقت بگذرانند، رابطه جنسی داشته باشند، و اگر شد پس از مدتی آن را به یک رابطه طولانی مدت تبدیل بکنند یا نکنند.
یکی از روابطی که این روزها بیشتر از قبل به چشم میخورد، FWB یا همان Friends With Benefits یا همان روابط بدون تعهد است. در Friends With Benefits، دو نفر با یکدیگر رابطه جنسی بدون رابطه عاشقانه دارند. در این مدل رابطه دو نفر قبل از هر چیزی با هم دوست اند و بعدا به آن دوستی رابطه جنسی هم اضافه میکنند. در چنین رابطهای رابطه زمان بین دیدارها و طول رابطه اصلا مشخص نیست.
کسانی که چنین رابطهای را انتخاب میکنند معمولا رابطه جنسی را مستقل از عشق میدانند و از ابتدا با این درک وارد این نوع رابطه میشوند که رابطه آنها برای طولانی مدت دوام نخواهد داشت. ممکن است در این رابطه مراقبت از یکدیگر هم وجود داشته باشد، اما تعهد عمیق و پایدار نسبت به یکدیگر و یا بسیاری از فعالیتهای مشترکی که در یک رابطه عاشقانه وجود دارد، در آن وجود ندارد.
افرادی که Friends With Benefits را ترجیح میدهند معمولا معتقدند که در این نوع رابطه خوشحالی و آرامش بیشتر و دغدغه و نگرانی کمتری دارند. اما با این حال هستند کسانی که پس از مدتی ممکن است احساس کنند در این رابطه گیر افتادهاند و نه توان بیرون آمدن از آن را دارند و نه توان تبدیل کردن آن به یک رابطه بلند مدت و عاشقانه. پس واضح است که رابطه جنسی غیرمتعهدانه همیشه هم آن خوشحالی و آرامشیها که خیلیها معتقدند در این نوع روابط بدست میآسد، به همراه نمیآورد.
در یک مطالعه طولی در مورد Friends With Benefits که در سال 2020 منتشر شده است، Laura Machia و همکارانش به نتایج جالبی دست یافتند. حدود یک سوم از شرکت کنندگان در مطالعه گزارش کردند که رابطه آنها قبل از یک سال اول به پایان رسیده و اکثریت آنهایی که رابطهشان بیش از این دوام داشت، بعداً به دوستان معمولی تبدیل شدند.
نتایج این مطالعه نشان داد تنها 15 درصد از روابط (روابط بدون تعهد) Friends With Bnefits به روابط متعهدانه و بلندمدت تبدیل شدند. بقیه یا به عنوان Friends With Bnefits (26 درصد) باقی ماندند، یا فقط به دوستی معمولی خود ادامه دادند (28 درصد)، یا دیگر هیچ گونه تعاملی نداشتند (31 درصد). به زبان ساده، از هر 10 «دوست» فقط 1.5 نفر آنها در نهایت وارد یک رابطه عاشقانه شدند.
با نگاهی عمیقتر، محققان دریافتند که در آن 15% از روابط Friends With Bnefits که به روابط متعهدانه و بلند مدت تبدیل شده بودند، طرفین بیشتر در مورد انتظارات خود از رابطه و تعهد در آینده صحبت کرده بودند. به عبارت دیگر، آنها قبل از اینکه فقط باهم سکس کنند و امیدوار باشند که در آینده اتفاقی رخ دهد و شکل رابطه آنها تغییر کند، در مورد تلاش برای ایجاد رابطه با یکدیگر صحبت کرده بودند.
در مقابل، آنهایی که به دنبال یک رابطه طولانی مدت بودند و قبل از برقراری رابطه جنسی در مورد تمایلات خود برای تعهد صحبت نکرده بودند، بعد از مدتی ناامید شده بودند و از ادامه رابطه به شکل Friends With Benefits صرف نظر کرده بودند.
شرکت کنندگان معتقد بودند که Friends With Benefitsبا سطوح بالای عدم قطعیت، همراه با آرمانها و خواستههای متفاوت و متناقض همراه است. معمولا در این نوع رابطهها زنان بیشتر از مردان امیدوارند که این رابطه یا تبدیل به رابطهای عاشقانه شود یا به دوستی معمولی و بدون رابطه جنسی بازگردد. در حالی که مردان بیشتر امیدوارند که این رابطه همان جور باقی بماند.
Friends With Benefits نیازمند آن است که طرفین قوانین رابطه را به طور کامل مورد بحث قرار دهند و مطمئن شوند که باهم در مورد همه چیز همنظر هستند. اما معمولا طرفین به ندرت این کار را انجام میدهند و همین موضوع به کیفیت رابطه آسیب میرساند. در Friends With Benefits صمیمیت و نزدیکی وجود دارد اما جنس آن متفاوت با صمیمیت و نزدیکی عمیقی است که در یک رابطه عاشقانه تجربه میشود.
غالبا اگر در این روابط یک پیوند صمیمانه عمیق بین طرفین شکل بگیرد، ممکن است این احساس ایجاد شود که چیزهای دیگری در این رابطه کم و جایشان خالی است و پر کردن جای خالی آن چیزها میتواند منجر به نابودی کامل رابطه شود. چرا که مزایایی که Friends With Benefits برای طرفین به همراه میآورد باعث ایجاد یک جور رضایت و لذت میشود، لذت و رضایتی که ناشی از تفاوت بین این رابطه با یک رابطه عاشقانه و متعهدانه است و تبدیل رابطه Friends With Benefits به یک رابطه عاشقانه به معنای دست کشیدن از مزایای آن است، در نتیجه، Friends With Benefits اغلب در تئوری بسیار جذاب و هیجانانگیز است اما در عمل شکست میخورد.
در روابط عاشقانه جذابیت و مراقبت متقابل خالصانه وجود دارد. جذابیت در روابط عاشقانه فقط محدود به رابطه جنسی نیست، بلکه شامل تمایل به با هم بودن تا حد امکان، چه در داخل و چه در خارج از اتاق خواب است. اما (روابط بدون تعهد) Friends With Benefits یک جور مصالحه یا میانه روی است که در آن شخص از عشق رمانتیک دست میکشد ولی در ازای آن یک رابطه نسبتاً بدون خطر بدست میآورد که با کمترین میزان سرمایهگذاری عاطفی و همچنین کمترین شکست و ضرر عاطفی همراه است.
بر خلاف ازدواج و روابط عاشقانه متعهدانه، Friends With Benefits WB به افراد این فرصت و این اجازه را میدهد که اگر با فرد مناسبتری آشنا شدند به راحتی رابطه را تمام کنند و بروند. با این حال (روابط بدون تعهد) Friends With Benefits ممکن است برای همه افراد و در تمام دورههای زندگی مناسب نباشد. اگرچه به نظر میرسد زیاد در مورد این موضوع صحبت نمیشود اما همه افراد خواستههای یکسانی از برقراری رابطه ندارند.
بر اساس نظریه جهتگیری اجتماعی-جنسی که مارگارت کلارک (Clark, M ) و جودسن میلز (Mills, J ) در سال 1979 آن را ارائه دادند، ما انسانها در روابطمان تمایل به اتخاذ یکی از دو استراتژیهای مختلفی داریم که به عنوان «جهت گیری های اجتماعی-جنسی» شناخته میشوند. نوع جهتگیری اجتماعی جنسی ما بر رفتارها، نگرشها و تمایلاتمان در رابطه جنسی و رابطه عاشقانه تأثیر میگذارد.
جهتگیری اول، «جهتگیری مبادلهای» است که در آن تمرکز فرد روی سود و زیان رابطه است و انتظار دارد هر آنچه را که میدهد، حداقل همان را دریافت کند. افرادی که جهتگیری مبادلهای دارند، عموما تمایل به روابط کوتاه مدت دارند و تعداد شرکای جنسیای که در زندگیشان داشتهاند بیشتر است.
جهتگیری دوم، «جهتگیری اشتراکی» است که در آن تمرکز فقط بر روی سود و زیان رابطه نیست و احساس مسئولیت نسبت به فرد مقابل وجود دارد. افرادی که جهتگیری اشتراکی دارند، تمایل به داشتن تعداد کم شرکای جنسی دارند، قبل از برقراری رابطه جنسی به عشق و تعهد نیاز دارند و تمایل به روابط بلندمدت و متعهدانه دارند.
علاوه بر این، به نظر میرسد جهتگیری جنسی-اجتماعی دارای یک جزء بیولوژیکی و ژنتیکی است. بنابراین، افراد احتمالاً با جهتگیری مبادلهای یا اشتراکی به دنیا میآیند. به همین دلیل است که برخی از افراد ممکن است یک رابطه بدون محدودیت و غیرمتعهدانه را ترجیج بدهند و در مقابل بعضی افراد فقط به دنبال روابطی باشند که بر پایه عشق، احساس مسئولیت و تعهد است.
بنابراین، مهم است که هر فردی جهتگیری خود را بشناسد و در مورد آن با خود و با طرف مقابلش صادق باشد، زیرا پیروی از یک استراتژی دوستیابی که با جهتگیری ما همخوانی ندارد، می تواند دشواریها و دردسرهای زیادی برای ما به همراه بیاورد. مهم است که هر کدام از ما در همان ابتدای یک آشنایی، نوع جهتگیریمان را با فرد مقابل به اشتراک بگذاریم، تا اطمینان حاصل کنیم که هر دوی ما خواستهها و نگاهی مشابه داریم.
مداینفینیت را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
اینستاگرام | فیسبوک | ایکس | یوتیوب | لینکدین