هر کدام از ما در خانواده تجارب تلخی را داشته‌ایم و تروماهای مختلفی را از سر گذرانده‌ایم. درست است که پدر و مادر منبع اولیه عشق و امنیت برای ما محسوب می‌شوند اما خواسته یا ناخواسته آسیب‌های مختلفی را به ما می‌زنند. این موضوع ممکن است باعث شود که دوست نداشته باشید به فردی شبیه به والدین‌تان تبدیل شود و از هر رفتاری که نشانه‌ای از آن‌ها داشته باشد بیزار باشید. ما در این مقاله در رابطه با این ترس و نحوه مدیریت آن صحبت می‌کنیم.
نحوه مدیریت ترس شبیه‌شدن به والدین
مرحله اول:آسیب‌هایی که از والدین دیده‌اید را شناسایی کنید
اولین اقدام عملی برای کم‌کردن این ترس باید شناخت شما از خودتان باشد. در اولین قدم شما باید سعی کنید آسیب‌های خود را شناسایی کنید و آن‌ها را به رسمیت بشناسید. در این مرحله شما باید آسیب‌هایی که والدین‌تان خواسته یا ناخواسته به شما زده‌اند را شناسایی کنید. دقت کنید که به رسمیت شناختن آسیب‌ها کار ساده‌ای نیست و خیلی از ما ترجیح می‌دهیم که آن‌ها را انکار کنیم. به همین خاطر ضروری است که ما حتما از کمک یک متخصص برای نگاه بهتر به خودمان بهره‌مند شویم.
مرحله دوم: نشانه‌های رفتاری آن آسیب‌ها را در زندگی روزمره خود شناسایی کنید
در مرحله بعد شما باید رفتارهای مخرب خود را شناسایی کنید. در این مرحله ابتدا باید رفتارهای ناسالمی که ناشی از آسیب‌های کودکی هستند را شناسایی کنید. در ادامه باید رفتارهای ناسالمی را که مشترکا در خود و والدین‌تان دیده‌اید را شناسایی کنید. شناخت رفتارهای ناسالم فرصت بسیار مهمی را برای تغییر آن‌ها فراهم می‌کند.
مرحله سوم: سعی کنید رفتارهای مخرب شناسایی‌شده را تغییر دهید
در این مرحله وقت تغییر فرا رسیده است. دقت کنید که تغییر فرآیندی بسیار پیچیده است و نیازمند وقت، انرژی و هزینه زیادی است. رفتارهای ما در طی سالیان سال شکل گرفته‌اند و نمی‌توان انتظار داشت که به سادگی تغییر کنند. شکستن چرخه ناسالم ِ آسیب‌های بین نسلی کار ساده‌ای نیست و اگر دوست ندارید که رفتارهای اشتباه والدین‌تان را تکرار کنید باید از یک متخصص ماهر برای اصلاح رفتارهای ناسالم خود کمک بگیرید.
مرحله چهارم: بپذیرید که نمی‌توان کاملا به والدین بی‌شباهت بود
در آخرین مرحله نیز شما باید بپذیرید که نمی‌توانید به جنگ واقعیت بروید. این موضوع قابل انکار نیست که شما ژن‌های والدین‌تان را به ارث برده‌اید و سال‌های زیادی را نیز در کنار آن‌ها زندگی کرده‌اید. به همین خاطر ساده‌انگارانه خواهد بود اگر از خود انتظار داشته باشید که به فردی کامل بیگانه تبدیل شوید. در واقع اینگونه شما به جنگ خودتان و واقعیت رفته‌اید. پس سعی کنید که تا حد امکان رفتارهای ناسالم خود را تغییر دهید اما دست‌وپای بیهوده نزنید و از خود انتظار بیش از حد نداشته باشید.
سخن نهایی
ما در این مقاله در رابطه با نحوه واکنش به ترس از تبدیل شدن به والدین گفت‌وگو کردیم. ما باید سعی کنیم که آسیب‌هایی که از والدین دیده‌ایم را شناسایی کنیم و تاثیر آن‌ها را در رفتارهای‌مان ببینیم. در آخر نیز باید به سراغ تغییر رفتارهای ناسالم‌مان برویم. در نهایت ما نباید فراموش کنیم که نمی‌شود که خود را به زور به فردی کاملا بیگانه با پدر و مادر تبدیل کرد.
