مشغولیت بیش از حد: پوششی برای اجتناب از احساسات عمیق یا سبک زندگی؟

مشغولیت بیش از حد

در دنیای پرسرعت امروزی، «مشغول بودن» اغلب به‌عنوان نشانه‌ای از موفقیت و کارآمدی تلقی می‌شود. اما آیا همیشه این مشغولیت نشانه‌ای از بهره‌وری و تعهد است؟ یا اینکه گاهی این شلوغی بیش از حد در زندگی، بازتابی از مسائل عمیق‌تر درونی است؟

مشغولیت بیش از حد گاهی می‌تواند تلاشی ناخودآگاه برای اجتناب از مسائل عاطفی و روانی باشد. این مشغولیت، اگر به عادت تبدیل شود، تفاوت زیادی با شلوغی‌های موقتی زندگی دارد. برای درک بهتر این موضوع، به دو نمونه زیر توجه کنید.

دو نمونه از مشغولیت: موقتی یا مزمن؟

سمیرا: او در حال آماده شدن برای شروع یک کار جدید است. به‌زودی به خانه‌ای جدید نقل مکان می‌کند، جشن تولد ۴۰ سالگی دوستش را برنامه‌ریزی کرده، ماشینش را به تعمیرگاه برده و عصر باید به یک قرار ملاقات برود. مشغولیت سمیرا واقعاً زیاد است، اما این شلوغی موقتی است و به‌زودی پایان می‌یابد.

ساینا: او به‌تازگی طلاق گرفته و شغلی پرفشار دارد. باوجود مشغله‌های کاری، تصمیم گرفته یک سگ به سرپرستی بگیرد، به برادرش در راه‌اندازی یک کسب‌وکار جدید کمک کند، در کلاس زبان ثبت‌نام کند و در هیئت مدیره ساختمان نیز عضو شود. مشغولیت ساینا برخلاف سمیرا موقتی نیست؛ این الگوی رفتاری اوست. این رفتار مزمن نشان‌دهنده تلاشی ناخودآگاه برای اجتناب از مواجهه با احساسات و مسائل عمیق‌تر است، مثل درد ناشی از طلاق و از دست دادن خانواده.

روانکاوی مشغولیت مزمن: سرکوب، انکار و همه‌توانی

مشغولیت مزمن، اغلب ریشه در دفاع‌های روانی دارد که به‌صورت ناهشیار برای محافظت از ما در برابر احساسات ناخوشایند عمل می‌کنند. در مورد ساینا، مشغولیت بیش از حد او راهی است برای سرکوب احساسات دردناک مرتبط با طلاق. او از این دفاع استفاده می‌کند تا از مواجهه با غم و اندوه عمیق خود اجتناب کند.

دفاع‌های روانی: سرکوب و انکار

دفاع روانی چیست؟ دفاع‌ها رفتارهای ناهشیاری هستند که ما از آن‌ها برای جلوگیری از مواجهه با احساسات ناخوشایند یا دردناک استفاده می‌کنیم. مثلاً:

  • سرکوب: احساسات دردناک را نادیده می‌گیریم و در ناخودآگاه نگه می‌داریم.
  • انکار: محدودیت‌های واقعی را نمی‌پذیریم.

مشغولیت مزمن نمونه‌ای از این دفاع‌هاست. فردی که به‌طور مزمن مشغول است، محدودیت‌های زمان، انرژی و توانایی‌های خود را انکار می‌کند و بدون فکر، وظایف و تعهدات جدیدی را می‌پذیرد. نتیجه؟ خستگی و فرسودگی.

چگونه بفهمیم دچار مشغولیت مزمن هستیم؟

پاسخ به سؤالات زیر می‌تواند نشان دهد آیا شما هم دچار مشغولیت مزمن هستید یا نه:

  1. آیا احساس می‌کنید زندگی‌تان همیشه شلوغ و پراسترس است؟
  2. آیا عزیزانتان از شما به‌دلیل دیر رسیدن یا نبودن در لحظات مهم ناراحت می‌شوند؟
  3. آیا دیگران بارها به شما گفته‌اند که انگار واقعاً «درگیر» نیستید؟
  4. آیا شما دائماً بهانه‌هایی برای دیر آمدن یا فراموش کردن تعهداتتان می‌آورید؟
  5. آیا این شلوغی برای شما یک الگوی تکراری شده است؟

اگر پاسخ شما به این سؤالات مثبت است، ممکن است دچار مشغولیت مزمن باشید.

مشغولیت به‌عنوان راهی برای اجتناب از احساسات

مشغولیت بیش از حد معمولاً یک هدف ناخودآگاه را دنبال می‌کند: جلوگیری از مواجهه با احساسات ناخوشایند. فردی که به‌طور مزمن خود را مشغول نگه می‌دارد، عملاً زمان کمی برای فکر کردن به مسائل عمیق‌تر زندگی دارد. این رفتار می‌تواند به‌عنوان یک «مسکن روانی» عمل کند، اما مشکل را حل نمی‌کند.

عواقب مشغولیت مزمن

مشغولیت بیش از حد، به‌ویژه اگر مزمن باشد، می‌تواند عواقب منفی زیادی به همراه داشته باشد:

  • فرسودگی جسمی و روانی: مشغولیت دائمی انرژی فرد را تحلیل می‌برد.
  • کاهش کیفیت روابط: عدم توجه به عزیزان می‌تواند روابط را به خطر بیندازد.
  • نادیده گرفتن مسائل عمیق‌تر: مشغولیت مانعی است که فرد را از مواجهه با احساسات واقعی بازمی‌دارد.

چگونه با مشغولیت مزمن مقابله کنیم؟

برای کاهش مشغولیت مزمن، گام‌های زیر را بردارید:

  1. علت اصلی را شناسایی کنید: از خودتان بپرسید: آیا مشغولیت من راهی برای اجتناب از چیزی است؟
  2. زمانی برای استراحت اختصاص دهید: نه یک استراحت کوتاه، بلکه زمانی طولانی‌تر برای فکر کردن و تأمل.
  3. به احساسات خود توجه کنید: وقتی زمان بیشتری دارید، به احساسات ناخوشایند خود فکر کنید. آیا احساس غم دارید؟ آیا مضطرب یا بی‌قرار هستید؟
  4. اولویت‌بندی کنید: وظایف و تعهدات خود را بازبینی کنید و ببینید کدام یک واقعاً ضروری‌اند.
  5. کمک حرفه‌ای بگیرید: اگر احساس می‌کنید قادر به مدیریت این مشغولیت نیستید، مشاوره با یک درمانگر می‌تواند مفید باشد.

نتیجه‌گیری

مشغولیت مزمن اغلب چیزی بیش از یک عادت یا سبک زندگی است. این رفتار می‌تواند بازتابی از تلاش ناخودآگاه ما برای فرار از احساسات دردناک و تعارض‌های درونی باشد. با کاهش سرعت، توجه به خود و شناسایی ریشه‌های این رفتار، می‌توانیم از چرخه مشغولیت مزمن خارج شویم و زندگی متعادل‌تر و معنادارتری داشته باشیم.

 

 

 

مداینفینیت را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

اینستاگرام | فیسبوک | ایکس | یوتیوب | لینکدین

 

به اشتراک بگذارید

مطالب بیشتر

عضویت در مجله سلامت