چرا بخاطر اشتباهات خود دیگران را سرزنش می‌کنیم؟

احتمالا در طی زندگی بارها افرادی را دیدهاید که همواره دیگران را مقصر اشتباهات خود میدانند و هرگز حاضر به پذیرش اشتباهاتخود نیستند. افرادی که همواره در نقش قربانی فرو میروند، به زمین و زمان فحش میدهند و دیگران را عامل تمام مشکلات خود میدانند. آیا تا کنون به این فکر کردهاید که این میل در آنها ریشه در چه عواملی دارند؟ ما در این مقاله به معرفی هفت مورد از این دلایل میپردازیم:

 

شانهخالی کردن از مسئولیت 

اولین و مهمترین عاملی که باعث میشود این افراد حاضر به پذیرش اشتباهاتخود نشوند، فرار از مسئولیت است. مسئولیت، با خود اضطراب به همراه دارد و فرد برای قبول آن مجبور به مدیریت و تحمل این اضطراب میشود. به همین خاطر خیلی از افراد ترجیح میدهند دیگران را مقصر مشکلات خود بدانند. اینگونه دیگر نه مسئولیتی در کار است و نه اضطرابی. در نتیجه فرد میل زیادی به سرزنش دیگران برای اشتباهات خودش پیدا میکند.

 

توجیه و توضیح اتفاقات

ما انسانها میل زیادی به داستانسرایی و روایتسازی داریمما میل داریم که اتفاقاتی که برایمان میافتند را به روایتهایی قابل فهم و ساده تبدیل کنیم، به سوالات ذهنی خود پاسخ دهیم و ذرهای از ابهام را برای خود باقی نگذاریم. به همین خاطر زمانی که با مشکلی روبرو میشویم، مغز ما به دنبال ساختن یک روایت از اتفاقات، توضیح آنها و پیدا کردن دلایلشان میگردد. طبیعتاً پذیرش روایتی که در آن دیگران مقصرند راحتتر است. به همین خاطر ما میل داریم که دیگران را سرزنش کنیم.

 

جلوگیری از ترکیدن حباب ارزشمندی

هر یک از ما ارزشمندی خود را در ذهنمان به چیزهای مختلفی گره میزنیم. از کار و اهداف گرفته تا روابط اجتماعی و عاطفی. زمانی که ما در یکی از این موارد لغزش میکنیم و مرتکب اشتباهی میشویم، آن حباب درونی که وظیفه اثبات ارزشمندی ما را به گردن دارد، میترکد. به همین خاطر افراد میل دارند تقصیر را به گردن دیگران بیاندازند تا ارزشمندیشان با خطر و تهدید مواجه نشود.

 

روبرو نشدن با واقعیت

روبرویی با واقعیت دردناک است و کار سادهای نیست. اما در عین حال، روبرو نشدن با واقعیت نیز خود عامل بسیاری از رنحهاست. به همین خاطر ضروری است که ما همواره نسبت به واقعیت پذیرا باشیم. افرادی که مدام دیگران را بهخاطر اشتباهات خود سرزنش میکنند نمیخواهند که با واقعیت روبرو شوند. برای مثال نمیخواهند که ضعفهای خود را ببینند. در نتیجه همواره به دیگران حمله میکنند.

 

کمالگرایی

کمالگرایی عامل دیگری است که اجازه پذیرش اشتباه را از ما میگیرد. خیلی از ما دوست داریم خود را فردی همهچیز‌‌تمام، کامل و بینقص بدانیم. این موضوع باعث میشود که نسبت به پذیرش اشتباهات خود کاملا گارد داشته باشیم، چرا که اگر این اشتباهات را بپذیریم، باید با این موضوع روبرو شویم که کامل و بینقص نیستیم. در نتیجه کمالگرایی ما منجر به عدم پذیرش مسئولیت اشتباهات و انداختن آن بر گردن دیگران باشیم.

 

تخلیه خشم

زمانیکه ما دچار اشتباهی میشویم ممکن است که با احساسات مختلفی نظیر خشم روبرو شویم. در واقع شکست خوردن و اشتباهکردن ما را خشمگین میکند و ما به دلیل ناتوانی در مدیریت این خشم، به دنبال تخلیه فوری این خشم میرویم. حمله به دیگران و انداختن تقصیر بر گردن آنها راهی ساده برای تخلیه این خشم است. به همین خاطر ممکن است که افراد در چنین شرایطی به سراغ سرزنش دیگران بروند.

 

عدم تحمل رنج تغییر

پذیرش یک اشتباه به این معنی است که ما تلاش کنیم تا حد ممکن خود را ارتقا دهیم و از تکرار آن جلوگیری کنیم. این موضوع نیازمند تحمل رنج بسیاری است چرا که تغییر اصلا بهسادگی رخ نمیدهد. در واقع سختی تغییر باعث میشود که فرد مدام بر این ایده استوار بماند که من هیچ مشکلی ندارم. در نتیجه مجبور به سرزنش دیگران میشود.

 

سخن نهایی

ما در این مقاله به معرفی دلایل مختلف فرو رفتن در نقش قربانی و مقصردانستن دیگران بهخاطر اشتباهات خود پرداختیم. از جمله مهمترین این دلایل میتوان به فرار از مسئولیت، توضیح اتفاقات، کمالگرایی، تخلیه خشم، روبرونشدن با واقعیت، جلوگیری از ترکیدن حباب ارزشمندی و عدم تحمل رنج تغییر اشاره کرد.

به اشتراک بگذارید

مطالب بیشتر

عضویت در مجله سلامت